loading...
وبگاه رضا زرعی ، وکیل پایه یک دادگستری
رضا زرعی بازدید : 880 یکشنبه 30 خرداد 1395 نظرات (0)

 

موسی جوان ، مدافع حق مردم و بانی فلسفۀ حقوق در ایران (1275 ش- 1350ش )

                                                                                                        رضا زرعی ، وکیل پایه یک دادگستری اردبیل

                     

                            حق   حقوق   را    به   مبانی   ادا   نکرد             کلکی  چو  کلک  نافذ  و  فکر جوان تو    «صادق سرمد»

 

از معدن گرانبها و گوهرخیز تبریز ، دانشمندان و مجاهدان بسیاری برخاسته است و این خطّۀ سرسبز در رشد و بالندگی فرزندان این آب و خاک و بهره مندی از دگرگونی های فکری و اجتماعی معاصر سهم بسزایی دارد . این سهم در بارآوری سرداران شجاع مشروطه و وکلای مشهور جلوه بیشتری دارد و این نکته اخیر حاصل تحقیقات دراز مدت نگارنده در شناسایی وکلای دادگستری و مؤثر بوده است و جا دارد که بر این نکته تأکید بیشتری کنیم و ادای وظیفه نماییم . جلال الدین مولوی چه خوب گفته است :       

                                      شهر تبریز است و کوی دلبران              ساربانا    بار    بگشا   ز اشتران

بعد از تأملاتی در زندگی وکلای مشهوری چون علی ابوالفتحی و مرحوم دکتر حسینقلی کاتبی[1] ، اینک نوبت به شرح زندگانی وکیل مشهور تبریزی دیگری به نام دکتر موسی جوان می رسد . تبریز وکلای مشهور دیگری همچون دکتر موسی عمید و دکتر محمدحسن لطفی نیز دارد که اگر عمری باقی باشد و آن کانون محترم صلاح بداند تا حد توان از این عزیزان در همین نشریه یاد خواهد شد .[2] به قول شهریار :                

                                         کاروان کوی دلبر می رسد         هر زمانم ذوق دیگر می رسد

دکتر موسی جوان در سال 1275ش در تبریز متولد شد . پدرش شیخ علی مجتهد تبریزی نام داشت . بعد از تحصیلات مقدماتی و دبیرستانی ، لیسانس خود را در 1303 خورشیدی در مدرسه حقوق تهران اخذ و بلافاصله با استخدام در دادگستری و عضویت دادگاه شهرستان تهران با مرحوم میرزا مهدی آشتیانی - که ریاست همین دادگاه را عهده دار بود - آشنا شد و با اغتنام فرصت ، در مدرسه عالی سپهسالار و مسجد مروی و بعداً در منزل میرزا مهدی در رشته فلسفه از آن مرحوم بهره ها برد تا بتواند دو جلد کتاب به نام «حکمت تطبیقی در حقیقت حس و عقل» را بنویسد .[3]

در سال 1304 ش به فرانسه رفت و موفق به دریافت درجه دکترا در علوم قضایی از دانشکده حقوق پاریس شد. پس از مراجعت به تهران در وزارت کشور استخدام و بعداً شهردار شهر مشهد شد . پس از چندی ، از مشاغل دولتی صرف نظر نمود و حرفه وکالت دادگستری را انتخاب کرد . این بار در تهران ابتدا به عضویت انجمن بلدیه انتخاب شد و به مقام نایب رئیسی انجمن ارتقاء مقام یافت تا موجبات معروفیت وی فراهم شود و بتواند در دوره یازدهم ، دوازدهم و سیزدهم از شهر ری ، غار و فشاپویه به وکالت مجلس انتخاب شد تا این که پس از شهریور 1320 ؛ در دوره سیزدهم مجلس شورای ملی ، که دولت ایران تحت اشغال متفقین به انعقاد پیمان سه جانبه سعدآباد وکیل ما ناچار شده بود ، در مخالفت با این پیمان تحمیلی و عوارض انتشار بی رویه اسکناس - که به ضرر ملت و به نفع متفقین اشغالگر بود - در تاریخ 27/7/1321 از نمایندگی مجلس استعفا دهد و با ترجیح منافع جمعی کشوری بر مقاصد فردی و خانوادگی ، وظیفه خود را به خوبی انجام دهد و به سادگی از مزایای مادی و معنوی نمایندگی مجلس نیز دست بردارد و بقیه عمر را به وکالت دادگستری و مشاوره حقوقی و ترجمه و خلق آثاری بدیعی از قبیل مبانی حقوق ، تاریخ ایران باستان و کتاب های دیگر گذرانید و در سال 1350 به رحمت ایزدی پیوست .

موسی جوان از استعفا به همراه جمعی از نمایندگان دیگر با تهیه و تقدیم طرحی ، که مربوط به رسیدگی وضع دارایی و ثروت کارمندان دولت در بیست سال گذشته بود ، وظیفه خود را در مبارزه با فساد اداری ادا کرده بود ، هر چند این طرح در مجلس به تصویب نهایی نرسید .

دکتر جوان در استعفانامه سه صفحه ای مورد اشاره - که در شماره 5030 مورخ 29 مهرماه 1321 ، روزنامه اطلاعات درج شد - به قسمتی از موانع موجود در ایفای وظایف نمایندگی اشاره کرده و رشد سریع تورم و گرانی بیش از حد ارزاق عمومی را پیش بینی و هشدارهای لازم را نیز داده بود ؛ کمااین که به فاصله دو ماه از استعفا فاجعه آذرماه 1321 با عنوان «بلوای نان » به وقوع پیوست ؛ هر چند دخالت دربار در این بلوا نیز شایان توجه و محل بررسی تاریخی بوده است .  

او به زبان های روسی ، انگلیسی ، فرانسه و عربی آشنایی و تسلط داشت و چهار بار به کشورهای اروپایی بخصوص فرانسه سفر کرده و قسمتی از بهره های این سفرها و تحقیقات را در مطالعات و تحقیقات خود به کار برده است ، که به اختصار به این آثار نیز ذیلاً اشاره خواهد شد .

«مبانی حقوق» و سبق عدالت ورزی دکتر جوان

     وکیل ما در جلد اول مبانی حقوق ، بعد از اشاره به چگونگی ایجاد نظم در اجتماعات به ضرورت اجرای اصل اصیل عدالت می رسد و تأکید می کند که برای اخذ نتیجه ای مطلوب باید مطلب را از عدالت آغاز کرد . او در توضیح بیشتر این نظر خود چنین می نویسد : عدالت قدیمی ترین اصطلاح حقوقی است و در تاریخ مدنیت انسانی پیش از آن که فکر قانون و مفهوم آن پدید آید فکر عدالت و قواعد آن ظهور پیدا کرده است ؛ تا آنجا که حتی اوراقی که از مقبره مردگان در مصر به دست آمده همه جا از عدالت نام برده و سعادت انسان را وابسته به اطاعت از آن دانسته است .

     موسی جوان با نگاهی نو و این بار متفاوت از کارهای ابراهیم پور داوود به «اوستا» ، که کتاب دینی ایرانیان قدیم بوده است ، نام فرشته عدالت را «رَشَن» اعلام و اظهار می دارد که به زعم ایرانیان قدیم زرتشتی این فرشته همه جا حاضر و ناظر اعمال و رفتار مردم است ، نیک و بد پندار و گفتار و کردار آنان را می سنجد . همچنین معتقد است سقراط ، افلاطون و ارسطو نیز بحث از عدالت را سرلوحه تحقیقات خودشان در بحث حکمت و فلسفه عملی قرار داده بوده اند ؛ با این توضیح بیشتر که ارسطو عدالت را فضیلتی نفسانی اعلام و انعکاس آن را در روابط اجتماعی مردم ضروری می داند و آن را به عدالت قانونی ، تعویضی و توزیعی تقسیم و یادآوری می کند که اکثر دانشمندان اروپا در تعریف عدالت از نظریه ارسطو تبعیت کرده و حقوق را به قواعد عدالت مبتنی ساخته اند . می گوید : اگر بعضی از آنان عدالت را امری مبهم و غایت نامعلومی یافته اند ، برخی دیگر تطابق اراده و توانایی انسان را با نظم جهانی عین عدالت دانسته و حتی گاهی عدالت را امری اخلاقی و وابسته به ضمیر انسانی شمرده اند .

جوان در این کتاب از جمله آورده است : تطور و ترقیات علم حقوق درمیان رومیان قدیم از عدالت آغاز و به آن پایان یافته است و بنیاد مذهب اسلام نیز بر عدالت قرار گرفته قاضی و حاکم مکلف گردیده است حکم را از روی عدالت صادر نماید.

اصلاحگران دادگستری از نگاه دکتر جوان

دکتر جوان در جلد اول « مبانی حقوق» اصلاحات دادگستری را به دست سه طبقه مقدور می داند :

قضات ، وکلای دادگستری و استادان دانشگاه ، که به هر کدام نظری می اندازیم :

الف- استادان دانشگاه

او از 70 سال پیش ، که به نوشتن کتاب های 5 جلدی « مبانی حقوق» پرداخت ، بیش از دیگر اقشار مؤثر جامعه خطاب اصلی اش دانشجویان و استادان دانشکده های حقوق و یا رشته منقول و معقول بود ، که می گوید : آنان نباید علم و دانش را فقط در نزد خود ذخیره و احتکار کنند ؛ بلکه دانش و علم خود را منتشر ساخته در معرض بحث و نقادی قرار دهند و در نتیجه این بحث ها و اصطکاک افکار ، بارقۀ حقیقت بدرخشد . این عزیزان در حین تعلیم و تعلّم در دانشگاه ها ، با مطالعه در احکام و عمل دادگاه ها و بحث و نقادی در آن ها که به راهنمایی استادانشان مقدور خواهد بود - وقتی به مشاغل قضایی یا وکالت و یا مشاغل مؤثر دیگر بپردازند ، می توانند روش دادرسی و رویه قضایی و نیز مواد قانون مدنی و مبانی آن را با مبانی فقهی و قانونی دیگر تلفیق و با مقتضیات جدید و احتیاجات روز مردم متناسب سازند و تحلیل و پیاده کنند . او تأکید می کند که وظیفه استادان حقوق در این خصوص مضاعف است .[4] اساساً استادان و مدرسان در این دانشکده ، بخصوص در مسائل اجتماعی و حقوقی وظیفه دارند به وسیله سخنرانی ها و نشر مقالات در مجله ها و یا هنگام تدریس در سر کلاس ها راجع به تطبیق قوانین با احتیاجات و اتفاقات روز و محاسن و نقایص برنامه های اصلاحی دولت ها و از بد و خوب این قوانین و اثرات آنها در زندگی عمومی مردم به بحث و تحقیق پردازند و از این طریق افکار دانشجویان را برای تحولات اجتماعی و ترقیات آینده کشور آماده و روشن سازند . متأسفانه در انجام چنین وظیفه خطیر تاکنون کوتاهی شده است . [5] اینان باید با قضات تشریک مساعی نمایند و رویه قضایی و عقاید دانشمندان در حقوق جدید اروپایی را از منابع عمده حقوقی بشمارند و از نظر مقایسه ای و تطبیقی مورد تحقیق قرار دهند ... .

ب- وکلای دادگستری

دکتر جوان در اهمیت کار وکلای دادگستری می گوید : وکیل چون بیشتر از قاضی و دادرس با واقعیت ها و اتفاقات سر و کار می یابد و با موکل خود تماس دارد ، بهتر می تواند در روش دادرسی با قاضی همکاری و تشریک مساعی کند . همچنین چون از نزدیک با واقعیت ها و اتفاقات سر و کار پیدا می کند ، سعی دارد قواعد حقوقی و قوانین را با حوادث و اتفاقات مقرون و منطبق نماید و در این راه غالباً طریقه تحلیلی و آزمایشی را به کار می برد . آنان بسیاری از مظالم را به چشم دیده اند و چشیده و دقیقاً فهمیده اند که چگونه مظالم گاهی لباس حق می پوشند و در احکام دادگاه ها خودنمایی می کنند!

او با تأکید و خوش بینی فراوان در خصوص وکلای تلاشگر و تأثیرگذار چنین می فرماید : من این عده از وکلا را از زمانی که به قضاوت اشتغال داشتم ، می شناسم . احساسات این عده بسیار نیرومند است و همه با واقعیت ها ، اتفاقات و با تجربه ها و آزمایش ها سر و کار دارند . وجود آنان برای دادگستری ما بسیار گرانبها است .

جوان که بعد از چشیدن سردی و گرمی روزگار و خدمت در مشاغل قضاوت و نمایندگی مجلس به وکالت دادگستری روی آورده بود و از این طریق ارتزاق می نمود ، در خصوص وکلا چنین می گوید :

وکیل هر کجا ظلم و تعدی ببیند و زیان و ضرر برای اشخاص مشاهده نماید ، به درخواست این زیان دیدگان ناچار به احقاق حق و مطالبۀ ترمیم زیان است تا واسطۀ ارتباط دادرس ها با واقعیت ها باشد ؛ لذا باید تشریفات دادرسی را رعایت و دادخواست را در حدود قانون تنظیم نماید ، مدافعات و اسناد و اوراق را در حدود قانون ابراز دارد ، از باطل دفاعی نکند و حقیقت را روشن سازد .

موسی جوان سنگینی وظیفۀ وکیل دادگستری را در مسئولیت های اخلاقی بیشتر جلوه گر می بیند و تأکید دارد:

وکیلی که با قاضی سازش کند و یا از راه خدعه و تقلب بخواهد حریف را زبون سازد ، بر خلاف وظیفه خود رفتار کرده است . چنین وکیل مانند جنگجوی ضعیفی است که پیش از آغاز دوئل و جنگ تن به تن ، با قاضی و داور خود سازش می نماید و حریف را از راه نامردی مغلوب می سازد ؛ لذا وکیل دادگستری در مقام دادرسی نماینده و وکیل حق است اما حقی که به حالت نزاع و کشمکش برآمده است . [6]

آری! این است نظر دکتر موسی جوان در خصوص وکلای صاحب شئونات ، که می توانند از حقوق مردم در جامعه و مراجع دادگستری دفاع و حمایت کنند ؛ با این حال با تأسف بسیار باید بگوییم که در حال حاضر وکلا و قضات جوان و حقوقدانان علاقه مند و صاحب درد و اندیشه اطلاعات و شناسایی بسیار ضعیفی از این گونه شخصیت های بزرگ و تأثیرگذار دارند . شایسته است که کانون های وکلا در هر فرصت ممکن و با هر شیوه هایی که می توانند ، بیشتر از گذشته در شناسایی این بزرگان و پیگیری راه بزرگان عرصه های حقوق و اندیشه ورزی اجتماعی (چه در قید حیات باشند و یا نباشند ) اهتمام ورزند و فقط به ذکر یاد بعضی از این عزیزان و یا دعوت بعضی از آنان برای شرکت در مراسم افتتاحیه همایش ها و یا جشن های استقلال اکتفا نکنند ، بلکه با انتشار سلسله مقالات و کتاب هایی در شرح زندگی این شخصیت های بزرگوار و وکلای مشهور علاقه مندان و مشتاقان عرصه های آزادی خواهی و دادگستری را کمک مؤثرتری کنند و انگیزه تلاشگری را افزایش دهند . با این حال و با عرض پوزش از همه عزیزان باید گفت که این شعر مشهور غالباً مصداق بحث حاضر است که می گوید :

               بیگانگی نگر که من و یار چون دو چشم                  همسایه ایم و خانۀ هم را ندیده ایم ...!

ج- قضات دادگستری   

دکتر جوان وقتی از اصلاح در دادگستری حرف می زند ، منظورش اصلاح در رویه قضایی و روش قضاوت و دادرسی است نه تغییر در سازمان اداری و یا تدوین قوانین و یا ساختمان دادگستری ؛ چرا که معتقد بود این امور کم و بیش (در آن زمان) صورت گرفته و در نتیجه به تأکید دیگری نیاز ندارد .  

انتظار وکیل ما از قضات در بحث اصلاحات مدنظرش همان گونه که اشاره شد - رفع نقیصه در روش قضاوت و دادرسی با فعلیت دادن عدالت ورزی در روابط حقوق مردم است و می گفت : هر قاعده و حکمی که با چنین منظور مطابقت ننماید باید متروک شود . جوان معتقد بود دو روش دادرسی موجود است ؛ در روش اول قاضی و دادرس غالباً قواعد مدنی و حقوقی را در درجه اهمیت و توجه قرار می دهد و اتفاقات و حوادث و اختلافات روزمره مردم را با آنها منطبق می سازد . ولی در روش دومی که معکوس اولی است ، اتفاقات ، حوادث و خصوصیات دعوی و نیاز روزمره مردم در درجه اول مورد توجه و تحقیق قرار می گیرد و قاضی سعی دارد قواعد و دستورهای قانونی را با آنها متناسب نماید . به زعم جوان اعمال شیوه دوم از ظلم و تعدی بهتر جلوگیری می کند و زیان و ضرر را بهتر ترمیم و جبران می نماید .

او در تعقیب این دیدگاه و تأثیر اساسی قضات در اصلاحات دادگستری ، که او را پیشتاز عدالت ورزی در 70 سال پیش می کند ، در مبانی حقوق چنین می نویسد :

احکام و قواعد حقوقی به نظر از آهن و فولاد ساخته نشده اند و نباید بعضی از اوضاع و احوال مسلم حوادث و اتفاقات از نظر قضات دور بماند و آنان خود را از واقعیت های زندگانی و مقتضیات مدنیّت دور و غریبه بدانند بلکه اتفاقات و حوادث برای ارزیابی و قضاوت بهتر باید در درجه اول مورد توجه قرار گیرد و احقاق حق با اجرای عدالت تطبیق یابد ، بی آن که به کلیات احکام و قواعد بی توجهی شود . قضات و دانشمندان فرانسوی حد وسط و میانه را گرفته اند ؛ یعنی در آنجا هم به قواعد و احکام حقوقی و مدنی نظر دارند و هم تمام جزئیات و خصوصیات امر حادث شده مورد توجه واقع می شود ولی در انگلیس  جزئیات در نظر است تا احکام . در ایران نیز باید تلاش کنیم تا حداقل در انواع دادرسی ها مثل کشور فرانسه شویمتا نیل به اجرای عدالت و تلفیق احکام و قواعد با اتفاقات روزمره و واقعیت های زندگی مردم آسان تر گردد. [7]

نگاهی به آثار قلمی دکتر موسی جوان

دکتر جوان در صفحه 39  مقدمه ترجمه « تفسیر اوستا » تعداد کتاب های خود را در مسائل علمی و تاریخی در 16 جلد قید و اعلام می کند که غالب این کتاب ها را پس از کناره گیری از نمایندگی مجلس شورای ملی نوشته است .[8]

او در مقدمه ترجمه های « مجموعه قوانین زرتشت » و «تفسیر اوستا» از زبان فرانسه با نویسندگی « جیمز دارمستتر» (James Darmesteter ) ضمن اشاره به جایگاه والای تحقیقات تاریخی ، حقوقی و زبان شناسی و شناسایی فرهنگ باستانی ایران قبل از اسلام - بخصوص زرتشت و آیین و جزوات باقی مانده از اوستا و عقاید اولیه آئین مزدیسنا و گروه های پنج گانه گاتاها و موارد متنوع و خواندنی دیگر - حواشی مستوفایی بر قسمت های مختلفی از متن کتاب های مذکور اضافه می کند تا فهم مطالب آسان تر شود .   

«تاریخ اجتماعی ایران باستان » را نیز در سال 1340 در520 صفحه نوشته شده ، محتوای غنی اش در جهت گیری درست مطالعات و شناسایی ایران باستان مؤثر و راه گشا بوده ولی نگارنده این کتاب را در اختیار ندارد . مرحوم علی پاشا صالح در کتاب پرمحتوای « سرگذشت قانون » ( انتشارات دانشگاه تهران) در چندین نوبت به کتاب مهم تاریخ اجتماعی ایران باستان ، اشاره و استناد کرده است .[9]

اسامی کتاب های دیگر دکتر جوان به شرح زیر است :

- بطلان استصحاب در اصلاح سازمان فقه اسلامی[10]

- حکمت تطبیقی ، در حقیقت حس و عقل ، در دو جلد

- افسانه های دینی در مصر قدیم

- رد کتاب تصوف و رد حکمت الاشراق

« مبانی حقوق » و جایگاه واقعی آن

مبانی حقوق پنج جلدی دکتر جوان به تحقیق در صدر تحقیقات بنیادین فلسفه حقوق و اندیشه های بنیادین اجتماعی در دوران معاصر قرار دارد و راهنمای خوبی برای اندیشه ورزان حقوقی است و انگیزه و شوق تحقیق و بررسی های تطبیقی و نیز ترجمه آثار دیگری از زبان های اروپایی به زبان فارسی را افزایش می دهد تا خمیرمایه های اصلی مطالعات حقوقی و اجتماعی در کشور به بار بنشیند .    

به مناسبت سالگرد وفات کاتوزیان در «یادی از پدر حقوق ایران و سرباز عدالت» (چاپ در شماره های 42 و 43 و 44 و 45 1393 مجلۀ کانون دادگستری کرمانشاه و ایلام) نگارنده ذیل : « عناوین و مباحث فلسفه حقوق و زمینه های آن » سبق تقدم و تفضل مبانی حقوق دکتر جوان را  یادآور شده است ، در اینجا نیز باز تأکید و تکرار می نماید که مجموعه سه جلدی « فلسفه حقوق » مرحوم دکتر ناصر کاتوزیان از این مجموعه پنج جلدی ، بخصوص جلد های اول و دوم ، تأثیر پذیرفته و صراحتاً به این تأثیر اشاره فرموده اند ( صفحه 261 جلد دوم و صفحات 611 ، 625 ، 629 جلد اول فلسفه حقوق ) تا جایگاه مخصوص این مجموعه تثبیت و تأیید گردد ؛ با این حال در فهرست اعلام ، قسمت آخر جلد اول فلسفه حقوق (که راجع به « نام دانشمندان و نویسندگانی است که عقاید آنان در کتاب فلسفه حقوق آمده است ») ، نام دکتر موسی جوان از قلم افتاده ، که به نظر نگارنده شایسته اصلاح در چاپ های بعدی است .

در خصوص تأثیرپذیری محتوایی مرحوم دکتر کاتوزیان و دیگر اندیشمندان بزرگ حقوق از دکتر موسی جوان و دکتر موسی عمید - که هر دو تبریزی و صاحب نظر و تأثیر در تاریخ حقوق معاصر ایران هستند - مفصل تر می توان نوشت و بحث کرد ، ولی نیاز به فرصت و بضاعت علمی مضاعف است . امید اینکه در فرصتی دیگر با بررسی و موشکافی عمیق تر این خواسته انجام پذیرد و مصادیق بیشتری از این تأثیرات مرحوم کاتوزیان نمایانده شود.

مبانی حقوق از دید صادق سرمد

وکیل مشهور ، صادق سرمد - که به زندگانی وی نیز جداگانه پرداخته ایم - با سرودن قطعه شعری در هفتم آذر 1329 اهمیت مبانی حقوق به خوبی بیان کرده و آن را « فکر جوان » نامیده است . برگزیده ای از این ابیات ذیلاً تقدیم عزیزان می شود :

دکتر   جوان!   درود به  فکر  جوان  تو               صدآفرین به  منطق  شیرین  زبان  تو

موسی شدی که  با   ید بیضای  معرفت               معجز  کند  به  فلسفه ،  سِحر بیان تو  

تألیف   تازه   کردی  و  از تازه  و  کهن               افزوده   شد   به   جامعۀ  دوستان  تو

علم القضا   ز  خدمت تو  امتنان  گرفت              کز خدمت  قضا  است  همه  امتنان تو

کردی    عیان    مفاسد   پنهان  اجتماع               پنهان  مباد   دانش  و  فضل  عیان  تو

هر کس به قدردانش خود امتحان دهد               وین  خود  بزرگتر   سند  امتحان   تو

پی    بردم    از  تراجم  اقوال   مختلف                بر   قدر   و   قدرت  قلم  ترجمان  تو

خواندم کتاب  « مکتب تاریخی  حقوق»               نقطه  به  نقطه   از  قلم   نکته دان   تو

دریافتم   که    مرد   کمال   و   فضیلتی               برهان  این  سخن  سخن دلستان  تو

دریافتم     که    تشنه     روح    عدالتی               سیراب   باد  ز  آب  عدالت  روان  تو

دریافتم   که    در   طلب    دادگستری               تو   پاسبان  حقی  و حق  ،  پاسبان  تو

نام و نشان دانش و تقوی است جاودان              جاوید  باد    دولت    نام   و   نشان  تو 

                                                                                                                          (دیوان صادق سرمد، ص106)  

منابع :

1- اثر آفرینان ، جلد دوم ، زیر نظر دکتر سید کمال حاج سید جوادی (با همکاری دکتر عبدالحسین نوایی ، تکمیل و انجام : حسین محدث زاده و حبیب الله عباسی ) ، انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ، چاپ اول ، 1377  

2- دارمستتر ، جیمز ، مجموعه قوانین زردشت ، ترجمه دکتر موسی جوان ، انتشارات دنیای کتاب ، چاپ پنجم ، 1388  

3- دارمستتر ، جیمز ، تفسیر اوستا ، ترجمه موسی جوان ، انتشارات دنیای کتاب ، چاپ چهارم ، 1388

4- روزنامه اطلاعات ، شماره 5030 مورخ 29 مهرماه 1321  

5- سرمد ، صادق ، دیوان صادق سرمد ، انتشارات بهمن ، چاپ اول ، 1347 

6- کاتوزیان ، دکتر ناصر ، فلسفه حقوق ، جلد اول ، شرکت سهامی انتشار ، چاپ دوم ، 1380

7- فهرست اسامی مشاهیر و مؤلفان ، جلد اول ، انتشارات کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران ، ویرایش دوم ، 1376 ( ویراستار : فرشته مولوی با همکاری شهره دریایی و مرضیه هدایت )

8- جوان ، موسی ، مبانی حقوق ، جلد اول ، چاپ نگین ، 1326

9- جوان ، موسی ، مبانی حقوق ، جلد دوم ، چاپ نگین ، 1327

10- بهجت تبریزی ، محمدحسین ، دیوان شهریار

11- مولوی ، جلال الدین ، مثنوی معنوی



1- ر.ک. به ترتیب به شماره های 32 ، 33 و 34 و 35 «صور اسرافیل» و شماره های 19 - 20 و شماره های 25-26« نشریه کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی »

2- در شماره 45 هفته نامه سراسری «صور اسرافیل» به زندگانی دکتر محمدحسن لطفی تبریزی ، مترجم آثار فلسفی و وکیل دیگر دادگستری مشهور اختصاراً نظری انداخته و به شرح زندگی مرحوم دکتر حسن صدر نیز در شماره 74 « مدرسه حقوق » و شماره های 38 و 39  صور اسرافیل پرداخته ایم و اگر عمری باشد، در کنار دیگر وکلای مشهور ایران و جهان ( حداقل در سه جلد) به چاپ خواهد رسید .  

3- دارمستتر ، جیمز ، تفسیر اوستا ، ترجمه دکتر موسی جوان ، انتشارات دنیای کتاب ، 1388 ، صص 11 و 12

 

4- جوان ، موسی ، مبانی حقوق ، جلد اول ، شرکت چاپ رنگین ، 1326 ، صص 362 تا 364

5- دارمستتر ، جیمز ، مجموعه قوانین زرتشت ، ترجمه دکتر موسی جوان ، انتشارات دنیای کتاب ، 1388 ، ص 39

6- جوان ، موسی ، مبانی حقوق ، جلد اول ، شرکت چاپ رنگین ، 1326 ، صص 358 تا 362

7- همان ، صص 352 تا 358 

8- جلد اول مبانی حقوق (در 376 ص) در سال 1326 ، جلد دوم ( در 403 ص ) در سال 1327 و جلد سوم (در 600 ص) در سال 1328 نوشته شده و در سال 1329 به بازار عرضه شد و بنا به نوشته خود مرحوم جوان در صفحه 45 « تفسیر اوستا » روشنفکران و دانشکده دیده ها از این کتاب تقدیر و تشویق ها کردند . ولی از جلدهای چهارم و پنجم نگارنده اطلاع و دسترسی ندارد .

 

9- صالح ، علی پاشا ، سرگذشت قانون ، از انتشارات دانشگاه تهران ، 1383 ، صص 100 ، 116 ، 124 و 600 

10- دارمستتر ، جیمز ، تفسیر اوستا ، ترجمه دکتر موسی جوان ، انتشارات دنیای کتاب ، 1388 ، ص 11

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
مارکوس تولیوس سیسرون(43- 106 پیش از میلاد) ، وکیل مدافع، نویسنده، شاعر ،قانون دان و فیلسوف رُمی است که به «ستون آهنین» معروف شده بود. لقب ستون آهنین را «نوح بن یوئیل» در ضمن نامه ای برای وی انتخاب کرد و در علت آن چنین نوشت: «تو ستون آهنین هستی و مشیت خداوند چنین است که یک انسان با تقوا و طرفدار حق و عدالت در میان ملل چنین باشد. سالها و قرن ها پس از آنکه مرمره های صیقلی شده خرد شوند و فرو ریزند، آهن عدالت و حق طلبی همچنان برقرار می ماند و سقف را بر سر آدمیان نگاه می دارد. مارکوس عزیز! بدون وجود مردانی نظیر تو ، در سراسر تاریخ بشریت، ملت ها نابود می گردند و از انسان چیزی بر جای نمی ماند.» *این پایگاه، به منظور بسط فرهنگ وکالت، دسترسی آسان به مقالات حقوقی، پیگیری اخبار و موضوعات مبتلابه وکالت دادگستری و نیز آشنایی با تاریخ وکالت و وکلای مشهور جهان و ایران طراحی شده است.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 22
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,943
  • بازدید ماه : 2,173
  • بازدید سال : 4,093
  • بازدید کلی : 33,285